" Pardon of love " درگذر عشق
بي وفايي ...


درگذر عشق

ما آمده ایم تاازدل خستگی هامان بگوییم و از دل شکستگی هامان

 

 

 به اولین شخصی که گفتم دوست دارم تو بودی

ولی انقدر دل شکستن برات راحت که دل ما روهم شکستی

مشکلی نداره انقدر دل ما شکسته که دیگه ضد ضربه شده ....

 

" Pardon of love " درگذر عشق
نوشته شده در شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 12:30 توسط محمدرضوي| |

 

 خواستم همسفر قلبم باشی نه یک رهگذر بی وفا!
پیش خود می گفتم تویی نیمه گمشده من، اما بعد فهمیدم که هم تو را گم کرده ام هم نیمه ی دیگر خودم
خواستم خزان زندگی ام را بهاری کنی ، بهار نیامد و همیشه زندگی ام رنگ پریشانی داشت
به ظاهر قلبت عاشق بود و مهربان ، اما انگار درونت حال و هوای پشیمانی داشت
خواستم همیشگی باشی ، اما دل کندی از من خسته و تنها!

" Pardon of love " درگذر عشق

ادامه مطلب
نوشته شده در شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:همسفر,رهگذر,عاشق,ساعت 12:20 توسط محمدرضوي| |

 

 فصل دلتنگی ما ادمها وقتیست که دلماننمی خواهد از هیچ جا ِ هیچ صدایی بشنویم ِ مگر صدایی که ما را بیشتر و بیشتر در عمق خودمان فرو ببرد و از نگاه اطرافیانمان در امانمان بدارد.فصل دلتنگی ما جوان ها وقتی است که می بینیم یا فکر می کنیم که هیچ کس نیست ِ دو کلام با انها گپ بزنیم و به انها بگویم که مشکلمان چیست و از کجا اب می خورد؟....

" Pardon of love " درگذر عشق

ادامه مطلب
نوشته شده در شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:شاعر,كلام,گپ,ساعت 12:15 توسط محمدرضوي| |

 

این بار آخرم بود.دیگر دوباره ای نیست

                                    دنبال من مگردید.قلبم اجاره ای نیست

تازه رسیدم از راه.حال  سفر  ندارم

                                   باید دوباره کوچید.انگار چار های نیست

این جاده های خاکی.انگار قد گشیدند

                                  ای شانه های زخمی.راه کناره ای نیست

" Pardon of love " درگذر عشق

ادامه مطلب
نوشته شده در شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:قلب, شكسته, غم,ساعت 12:12 توسط محمدرضوي| |

 

 با تو در کوچه باران..    

                   قصه هایی عاشقانه می گفتم..

                                      در حیات سیاه چشمانت..

                                              چون عروس ستاره می خوندم..

" Pardon of love " درگذر عشق

ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 12:34 توسط محمدرضوي| |

 

 

این روزها که میگذرد احساس میکنم

یکی از جاده های پر پیچ و خم و ما آلود

زندگی مرا به سوی خود می خوتند

برای پیدا کردنش خود می خواند

برای پیدا کردنش همه جا را می گردم

از هر پنجره بازی به امید اینکه او را ببینم

 

" Pardon of love " درگذر عشق

ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:پنجره, سكوت, انتظار,ساعت 12:28 توسط محمدرضوي| |

 

 حست میکنم نه نزدیکتر به رگهایم بلکه در رگهایم ...

حست میکنم نه آن دور نه در آسمان نه در کعبه بلکه در دستانم....

حس میکنمت عزیزدل ...

در دلم در قلبم در زبانم درچشمانم ...

تو اینجایی ،همیشه بودی من نبودم وشرمسارم از نبودنم تو همیشه حاضربوده ای ومن غایب...

" Pardon of love " درگذر عشق

ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:قفس, حس, نفس,ساعت 12:15 توسط محمدرضوي| |

 

خواستم همسفر قلبم باشی نه یک رهگذر بی وفا!
پیش خود می گفتم تویی نیمه گمشده من، اما بعد فهمیدم که هم تو را گم کرده ام هم نیمه ی دیگر خودم
خواستم خزان زندگی ام را بهاری کنی ، بهار نیامد و همیشه زندگی ام رنگ پریشانی داشت
 ظاهر قلبت عاشق بود و مهربان ، اما انگار درونت حال و هوای پشیمانی داشت
خواستم همیشگی باشی ، اما دل کندی از من خسته و تنها!

" Pardon of love " درگذر عشق

ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:قلب, همسفر,خسته,ساعت 12:11 توسط محمدرضوي| |

 

" Pardon of love " درگذر عشق

ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:شب, تنهايي ,ساعت 12:1 توسط محمدرضوي| |


Power By: LoxBlog.Com