" Pardon of love " درگذر عشق


درگذر عشق

ما آمده ایم تاازدل خستگی هامان بگوییم و از دل شکستگی هامان

 

نگاهش می کنم شاید
بخواند از نگاه من 
که اورا دوست می دارم
به مهتاب گفتم ای مهتاب
سر راهت به کوی او
سلام من رسان و گو
تورا من دوست می دارم
ولی افسوس چون مهتاب
به روی بسترش لعزید
یکی ابر سیه امد
که روی ماه تابان را بپوشانید
صبا را دیدم وگفتم
صبا دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم
که اورا دوست می دارم
ولی افسوس و صد افسوس
ز ابر تیره برقی جست
که قاصد را میان ره بسوزانید
کنون وا مانده از هرجا 
دگر با خود کنم نجوا
یکی را دوست می دارم 
ولی افسوس او هرگر نمی داند

 

 

" Pardon of love " درگذر عشق
نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت 15:40 توسط محمدرضوي| |

 باز عشق آمد و کار دل ازو مشکل شد

هر چه تدبیر خرد بود همه باطل شد
خواستم عشق بتان کم شود افزون گردید
گفتم آسان شود این کار بسی مشکل شد
پای هر کس که به سرمنزل عشق تو رسید
آخرالامر سرش خاک همان منزل شد
 
" Pardon of love " درگذر عشق
نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت 15:39 توسط محمدرضوي| |

 

نمي بخشمت .... بخاطر تمام خنده هايي که از صورتم گرفتي .... بخاطر 




تمام غمهايي که بر صورتم نشاندي .... نمي بخشمت .... بخاطر دلي که



برايم شکستي .... .. بخاطر احساسي که برايم پرپر کردي ..... نمي 



بخشمت .... بخاطر زخمي که بر وجودم نشاندي ..... بخاطر نمکي که بر



زخمم گذاردي .... و مي بخشمت بخاطر عشقي که بر قلبم حک کردي
 
 
" Pardon of love " درگذر عشق
نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت 15:38 توسط محمدرضوي| |


Power By: LoxBlog.Com