درگذر عشق
ما آمده ایم تاازدل خستگی هامان بگوییم و از دل شکستگی هامان
خدایا،خدای من گله دارم ازت.از این دنیای فانی که مجبوریم به کارهائی که دوست نداریم تن بدیم برای شرفمون!پاکی!ثروت!قدرت!ایمن بودن این روز ها همه چیز پول شده،نه ایمان این روز ها با پول میشه ثواب کرد نه ایمان یه روز میاد که ازمون می پرسی : عمر خود را چگونه گذرانده اید؟ امیدوارم جوابمون این نباشه که : به نام خدا ، متاسفانه بدون یاد خدا ... روي آن شيشه تبدار تو را "ها" کردم در پس تنهایی من , تنهایی دورتر و دست نیافتنی تری وجود دارد . و سكوت مرا لبریز از فریاد و غوغا می بیند . و من , كه هنوز نا آرام وسرگردانم , چگونه به آن تنهایی مطلق توانم رسید ؟
شايد يه کسي به محض ديدن تو دستش يخ ميزنه و تپش قلبش مرتب بيشتر ميشه!! مطمِئن باش يکي شبها بخاطر تو تو دريايي از اشک ميخوابه!!
ولي تو اونو نميبيني؟؟
شايدم هيچ وقت نبيني..........
اسم زيباي تو را با نفسم جا کردم
حرف با برف زدم سوز زمستاني را
با بخار نفسم وصل به گرما کردم
شيشه بد جور دلش ابري و باراني شد
شيشه را يک شبه تبديل به دريا کردم
عرقي سرد به پيشاني آن شيشه نشست
تا به اميد ورود تو دهان وا کردم
ادامه مطلب
كسی كه ساكن آنجاست , تنهایی مرا بس پر ازدحام می پندارد ؛
نغمه های آن دیار , در گوشم طنین افكن است .
و سایه ی تاریك آن , راه را از برابر دیدگانم پنهان میكند .
پس چگونه به سوی آن تنهایی آسمانی راه برم ؟
در پس این دره ها وبلندی ها , جنگل عشق و شیدایی است....
ادامه مطلب
Power By:
LoxBlog.Com |