درگذر عشق
ما آمده ایم تاازدل خستگی هامان بگوییم و از دل شکستگی هامان
از ما گذشته عزیزم ، ادا نریز از ما گذشته همین که مسافری آری برای پریدن که حاضری آن لحظه های خوشی را ورق بزن وقتی که باز تو گویی : نه تو! نه من! این اوج فاصله را با وجب نسنج بر دل هرآنچه کنی ،صدهزار رنج. سیلی زنان به رخم رنگ می دهم! بیهوده خوش ز دل ساده ی خود ام وقتی که باز حادثه ها رو به روی من با خاطرات تو این گفتگوی من شعرم برای تو بی رنگ می شود آری هنوز ... دلم تنگ می شود از ما گذشته خدا حافظ ِ تو باد ای روزهای خوشی، مرحمت زیاد.
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |